وب سایت های موفق چگونه به طفحه اول گوگل راه می یابند؟ چگونه از طریق انتشار محتوا به درآمد برسیم؟ آیا برای شما نیز پیش آمده است که وب سایتتان بازدیدکننده دارد، اما مشتری چندانی جذب نمی شود؟ پاسخ این سوالات در استراتژی محتوا است.
استراتژی محتوا(Content Strategy) چیست؟
استراتژی محتوا به معنی برنامه ریزی، ایجاد، انتشار، مدیریت و نظم دهی محتوا است. یک استراتژی محتوای عالی، مخاطبان هدف را جذب و درگیر میکند و نیازهای آنها را در حین پیشبرد اهداف تجاری برآورده می سازد.
برای دستیابی به نتایج ملموس و معنی دار، نمی توانید به حدس و گمان وابسته باشید یا به طور تصادفی محتوا تولید کنید. یک رویکرد موفق مستلزم برنامه ریزی دقیق مبتنی بر تحقیقات عمیق، تجزیه و تحلیل داده ها و دانش تخصصی است. استراتژی تولید محتوا پایه و اساس این طرح ساختاریافته و کارآمد را تشکیل می دهد که منجر به نتایج قابل توجهی می شود.
صعود به صدر نتایج گوگل و ساختن یک نام تجاری فوق العاده که می توانید به آن افتخار کنید چیزی بیش از اطمینان از درستی تمام جزئیات کوچک و جنبه های فنی سئو است.
استراتژی محتوا مانند چسبی عمل می کند که تمام جنبه های مهم برای سئو محتوا را در کنار هم قرار می دهد. چرا که دیگر پر کردن صفحه از کلمات کلیدی و خریدن چند لینک، نمی تواند گوگل را فریب بدهد. موتورهای جستجو با استفاده از هوش مصنوعی، خودشان محتوا را درک می کنند. به همین دلیل انتشار هوشمندانه مطالب مفید، مرتبط، جذاب اهمیت بالایی دارد.
البته همه چیز در مورد SEO نیست. با استفاده از یک استراتژی قوی می توانید اعتماد مشتریان را جلب کردو نرخ تبدیل، تکرار خرید و وفادارسازی را افزایش داد.
چرا به استراتژی محتوا نیاز داریم؟
داشتن کانتنت استراتژی ، به شما کمک می کند تا بازاریابی محتوایی را به درستی انجام دهید. بدون یک برنامه درست، بدون هیچ هدف مشخصی، فقط بین تاکتیک های بازاریابی سردرگم می شوید. اما با یک استراتژی کامل، می توانید برنامه ای دقیق برای اجرا طراحی کنید.
در مسیر می مانید.
مهم است که در جهت اهداف کسب و کار خود و نیازهای مخاطبین حرکت کنید و از مسیر بازاریابی منحرف نشوید. فراموش نکنید که راهبرد خود را مستند کنید.
تولید محتوای کور انجام نمی دهید.
به جای تولید محتوا روی هوا می توانید با برنامه ریزی ماهانه، سه ماهه و سالیانه، بودجه خود را تقسیم بندی و منابع مورد نیاز را تعیین کنید.
فقط محتوای ارزشمند و مفید منتشر خواهید کرد.
با رویکرد داده محور در بازاریابی محتوا، متوجه خواهید شد که کدام نوع محتوا برای کسب و کار شما مهم است. به این ترتیب، ارزشمندترین و تاثیرگذارترین محتوا را برای مخاطبان خود ایجاد خواهید کرد.
استراتژی محتوایی، استراتژی بازاریابی محتوایی و برنامه محتوا
در گفتگوها معمولا این سه اصطلاح به جای هم استفاده می شود که با توجه به نزدیکی معانی آن ها قابل درک است. اما تفاوت هایی وجود دارد.
استراتژی بازارایابی محتوایی(Content marketing strategy)
بازاریابی محتوایی به دنبال پاسخ به سه سوال است. 1-چرا محتوا تولید می کنید؟ 2-به چه کسانی کمک می کنید؟ 3-چگونه به آن ها کمک می کنید؟(که دیگران نمی توانند). سازمانها معمولاً از بازاریابی محتوا برای ایجاد مخاطب و دستیابی به حداقل یکی از این نتایج استفاده میکنند: افزایش درآمد، هزینههای کمتر یا مشتریان بهتر.
استراتژی محتوا(Content strategy)
از سوی دیگر، استراتژی محتوا عمیقتر (به قول کریستینا هالورسون) به «ایجاد، انتشار و مدیریت محتوای مفید و قابل استفاده» میپردازد. توجه داشته باشید که استراتژی محتوا اغلب فراتر از محدوده استراتژی بازاریابی محتوا است، زیرا به کسب و کارها کمک می کند تا تمام محتوایی که دارند را مدیریت کنند.
طرح محتوا(Content plan)
در مقابل، یک طرح محتوا بسیار تاکتیکی است. این طرح، جزئیات نحوه اجرای استراتژی و اینکه چه کسی در تیم هر کار را انجام می دهد را مستند می کند. درک این نکته مهم است که قبل از ساختن برنامه محتوایی به یک استراتژی بازاریابی محتوا نیاز دارید. به آن به عنوان یک برنامه بازاریابی فکر کنید که به طور خاص به محتوا مربوط می شود. بنابراین، باید شامل جزئیاتی مانند حوزههای موضوعی کلیدی که پوشش میدهید، محتوایی که ایجاد میکنید، زمان و نحوه اشتراکگذاری محتوا، و دعوت به اقدام ها باشد.
چرخه عمر محتوا در استراتژی محتوا
تولید محتوای جذاب و پایدار به این معنی است که شما باید چرخه حیات محتوا را درک کرده و دنبال کنید. به طور کلی، چرخه عمر محتوا شامل موارد زیر است:
1-برنامهریزی
قبل از ایجاد محتوا، یک کسب و کار نیاز دارد که بداند هدفی که امیدوار است با انتشار محتوا به دست آورد چیست. اهداف ممکن است مانند زیر باشند:
- آیا میخواهید ترافیک اورگانیک سایت را افزایش دهید؟
- آیا به دنبال حل یک مشکل مشتری هستید؟
- آیا میخواهید ترافیک ارجاع بیشتری بگیرید؟
پس از نعیین یک هدف سطح بالا، کدام نوع محتوا به شما در رسیدن به آن کمک می کند؟ ویدیوی توضیحی؟ یا شاید یک پست وبلاگ؟ در مورد پادکست چطور؟
برای اندازهگیری موفقیت محتوا از چه چیزی استفاده میکنید؟ آیا تعداد لایک و بازنشرها؟ شاید افزایش مشترکین؟ یا افزایش فروش محصولات؟ ایجاد یک معیار، به محتوای شما جهت روشنی می دهد.
2-تولید محتوا
اگر اطلاعات برای مشتری شما جذاب نباشد یا نتوانند با محتوا ارتباط برقرار کنند، این تلاش بی نتیجه خواهد بود. در تولید هر محتوایی ابتدا باید مخاطب را در نظر گرفت. نقشه محتوا در اینجا حیاتی است.
افراد و بخشهای مختلف از فرآیند ایجاد محتوا(از جمله بخش بازاریابی و پشتیبانی) را درگیر کنید. دیدگاه آنها میتواند تضمین کند که محتوایی جذاب و سازگار با برند تولید شود
همکاری بین بخشها این مزیت را دارد که تمام تیمها در زمینه موضوع مطلب آگاه می شوند. در صورت نیازِ مشتری به کمک، او متوجه می شود که با یک سازمان منسجم رو به رو خواهد بود.
3-انتشار محتوا
هنگامی که محتوا به شکل حرفهای آماده شد، حالا زمان نشر و تبلیغ آن است. درک مخاطبان هدف در این مرحله بسیار حیاتی است. مشتریان شما کدام شبکه های اجتماعی را ترجیح می دهند؟ در ابتدا از طریق این پلتفرم ها، تبلیغات خود را انجام دهید و در عین حال از روشهای بازاریابی دیگر مانند ایمیل مارکتینگ نیز استفاده نمایید.
4-ارزیابی نتایج
تعیین موفقیت بر اساس اهدافی که در فاز اول تعیین شد، بسیار حائز اهمیت است. از ابزارهای تجزیه و تحلیل وب مانند google search console و google analytics برای مشاهده تعداد بازدیدکنندگان، کاربران بازگشتی، و ارجاعها استفاده کنید و آنها را با محتوای گذشته مقایسه نمایید. آیا این محتوا با مخاطبان هدف شما ارتباط برقرار کرد؟ آیا سودآورتر از قبلی ها بود؟ چه درس هایی از آن برای دستیابی به نتایج بهتر می توان گرفت؟
5-به روز رسانی
محتوا پس از انتشار به نگهداری نیاز دارد. از آن جایی که تنها پس از انتشار یک صفحه می توان رتبه واقعی آن را در صفحه نتایج گوگل دید، به روز رسانی یکی از بخش های مهم استراتژی سئو است.
افزودن بهروزرسانیها به محتوا
اگر یک پست وبلاگ است، آن را با اطلاعات جدید به روز کنید. سپس، پست را با نشان زمان به روزرسانی شده علامتگذاری نمایید.
حذف یا جایگزینی بخشهای قدیمی در ویدئو یا پادکست
بخشهای قدیمی و تاریخ مصرف گذشته را حذف یا جایگزین کنید.
تبدیل وبلاگهای محبوب به ویدئو یا پادکست
اگر وبلاگها پربیننده هستند، آنها را به ویدئو یا پادکست تبدیل کنید.
استفاده از بخشها به عنوان محتوای جدید
می توان بخش های مختلف مقالات قبلی را به مقالات جدید تبدیل نمود.
حذف محتوای بی ارزش
اگر مشخص شود که محتوا دیگر ارزشی ارائه نمیدهد، میتوانید آن را حذف کنید.
چارچوب استراتژی محتوا(content strategy framework) چیست؟
چارچوب استراتژی محتوا، یک ساختار کلی است که برای برنامهریزی، ایجاد، انتشار، مدیریت، و نظارت بر محتوا استفاده میشود. این چارچوب به شرکتها کمک میکند تا محتوایی که به مخاطبان ارائه میدهند، با اهداف کسب و کار آن ها هماهنگ باشد، نقاط ضعف و قدرت فعلی در محتوا را شناسایی کرده و بهبودهای لازم را اعمال کنند.
این چارچوب معمولاً شامل اجزاء مختلفی نظیر تحلیل داده، تعیین هدف، مخاطبشناسی، تعیین کلیدواژهها، برنامهریزی محتوا و معیارهای اندازهگیری عملکرد است.
مراحل ایجاد فریمورک بازاریابی محتوا
1-اهداف خود را مشخص کنید.
محتوایی که به برند شما کمک میکند تا با خوانندگان ارتباط برقرار کند و سود شما را افزایش دهد، محتوایی است که با هدف واضحی ایجاد شده است.
بنابراین، اولین قدم برای ایجاد یک برنامه استراتژی محتوای موفق، تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای محتوا است.
- آیا به دنبال افزایش مخاطبین، ایجاد هویت منحصر به فرد برند یا دستیابی به اهداف دیگری هستید؟
- آیا هدف فروش یک محصول خاص، جذب مشترکین خبرنامه یا افزایش دنبالکنندگان شبکههای اجتماعی شماست؟
قبل از اینکه بتوانید سفر خود را شروع کنید باید بدانید به کجا می روید.
اهداف را اولویت بندی کنید.
با داشتن یک لیست اهداف، آنها را از مهمترین تا کم اهمیت ترین رتبهبندی کنید. این کار کمک میکند تا تصمیم بگیرید کدام بخشهای استراتژی شما نیاز فوری دارند و کدامیک برای اقدام در آینده هستند. این مرحله همچنین میتواند در سوالات مربوط به منابع مورد نیاز در مراحل بعدی فرآیند کمک کند.
2- بازار هدف(مخاطبین) را مشخص کنید.
برای توسعه یک برنامه موفق، باید هدف مخاطبان محتوای(پرسنا خریدار) خود را به وضوح تعریف کنید. این کار بخشی حیاتی از مرحله برنامهریزی استراتژی محتوا است. به ویژه برای کسانی که تازه کار را شروع کرده اند. با شناخت مخاطبان هدف، میتوانید محتوایی را تولید کنید که برای آنها جذاب و ارزشمند باشد و میخواهند آن را بخوانند و با آن به مشتری تبدیل شوند.
- اطلاعات جغرافیایی (سن، جنسیت، موقعیت مکانی و …)
- آنها در کجای اینترنت وقت میگذرانند؟ (کدام وبسایتها را بیشتر بازدید میکنند؟)
- از چه کانالهایی برای ارتباط استفاده میکنند؟ (آیا این گروه افراد از تلگرام استفاده میکنند یا از اینستاگرام؟)
- چه کسی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد؟ (آنها به چه کسی اعتماد دارند؟)
اگر از قبل تحقیقاتی در مورد شخصیتها انجام داده اید، عالی است! میتوانید این اطلاعات را به استراتژی محتوایی خود اعمال کنید. اگر این اطلاعات را ندارید، میتوانید شروع به ساخت پرسوناهای مشتری کنید. ایجاد یک مجموعه از افراد نمادین برای نمایش مشتریان هدفتان میتواند یک فرآیند عمیق یا یک طرح اولیه باشد. میتوانید با اطلاعات ابتدایی جغرافیایی و رفتاری شروع کنید، اما مهم است که با درک احساسات مخاطبانتان این اطلاعات را تکمیل نمایید.
درک نیازهای مخاطبان
برای طراحی استراتژی محتوای درست، نه تنها باید بدانید که مشتری شما چه کسی است، بلکه باید انگیزهها، نقاط درد مشتری، معیارهای تصمیم گیری و غیره را نیز درک کنید.
درک اینکه کدام گروه از افراد را هدف قرار میدهید و به چه اهدافی را از طریق محتوا میتوانید دست یابید، کلید موفقیت یک استراتژی محتوا است. با ایجاد محتوا که به نیازهای مخاطبان شما پاسخ میدهد، تجربه ارزشمندی برای آنها ایجاد کرده و ارتباط مثبتی با برند شما برقرار میکنید.
3- فرصت های محتوا را شناسایی کنید.
با حرکت از چه کسی و چگونه، اکنون می خواهیم به چیستی استراتژی محتوا بپردازیم.
با نگاهی کلان به جایگاهی که در مقابل رقبای خود دارید، شروع کنید. هدف این است که فهرستی از محتوایی در حال حاضر دارید تهیه کنید، سپس آن را با چشم انداز رقابتی مقایسه کنید تا مشخص شود بزرگترین فرصت ها کجا هستند.
بررسی محتوا
مرحله 1: محتوای موجود را بررسی کنید.
ابتدا فهرستی از محتوایی که دارید ایجاد کنید. اگر سایت کوچکی دارید میتوانید این کار را به صورت دستی انجام دهید، هرچند بهتر است از خزندهای مانند Screaming Frog استفاده کنید تا لیست کامل URLها را از سایت خود بیرون بکشید.
مرحله 2: محتوای خود را سازماندهی و برچسب گذاری کنید.
برای هر قطعه محتوا در سایت خود، عناصر کلیدی را که در این فرآیند بازرسی ارزیابی خواهید کرد، دستهبندی کنید. چندین مورد ضروری عبارات اند از:
- مرحله قیف بازاریابی: این محتوا چه بخشی از قیف بازاریابی را هدف قرار می دهد؟
- موضوع و محتوا: محتوای شما مرتبط و جذاب است؟
- کیفیت محتوا: محتوای شما اطلاعات مفید و مرتبط را ارائه میدهد؟
- سئو و کلمات کلیدی: محتوای برای موتورهای جستجو بهینهسازی شده و حاوی کلمات کلیدی است؟
- ساختار و قالب: صفحه دارای یک ساختار مرتب و مناسب است؟
- پوشش محتوا: موضوعات مهم، برای مخاطبان شما پوشش داده شدهاند؟
- تصاویر و چندرسانهای: اگر تصاویر یا محتوای چندرسانهای دارید، ارزیابی کنید که آیا مناسب و با کیفیت هستند؟
- ارتباطات و لینکها: صفحه، لینکهای مناسب دارد و به درستی با دیگر صفحات یا منابع خارجی مرتبط است؟
- تاریخچه و بهروزرسانی: ببینید که آیا محتوا بهروز است و اطلاعاتی که ارائه میدهد هنوز اعتبار دارد؟
مرحله 3: معیارهای عملکرد را اضافه کنید.
بعد از اینکه همه این موارد را ترسیم کردید، برای هر پست معیارهای موفقیت را اضافه کنید. این معیارها بسته به اهدافی که در استراتژی اولیه خود تعیین کردهاید، متفاوت خواهند بود، اما موارد زیر یک شروع خوب هستند:
- ترافیک و بازدید: تعداد بازدیدها و ترافیکی که هر پست به سایت شما جذب میکند.
- تعاملات اجتماعی: تعداد لایکها، نظرات و به اشتراکگذاریهای اجتماعی.
- تبدیل: در صورت امکان، تعداد کلیکها یا تبدیلهای مرتبط با هر پست.
- رتبهبندی در موتورهای جستجو: ارزیابی کنید که آیا پست به رتبه خوب در گوگل دست یافته است یا خیر.
- نرخ بازگشت: در صورت امکان، میزان بازگشت کاربران بعد از اولین مشاهده.
- تعاملات داخلی: تعداد کلیک ها یا اقدامات داخلی مثل ثبتنام یا خرید محصول.
- مدت زمان سپری شده: میانگین زمانی که بازدیدکنندگان در هر صفحه می مانند.
- ارزش آفرینی: در صورت امکان، ارزیابی کنید که آیا پست، ارزش افزوده ای برای مخاطبان ارائه داده است یا خیر.
- بازده مالی: در صورت امکان، میزان درآمد یا بازده مالی مرتبط با هر پست.
4- الگوها و کاستی ها را تجزیه و تحلیل کنید.
حالا که اطلاعات کاملی در اختیار دارید، شروع به بررسی موفقیتها کنید. ببینید کدام بخشها را میتوانید تقویت کنید و کدام نقاط قابل بهبود هستند. محتوایی که عملکرد خوبی دارد چیست؟ موضوعات یا فرمتهای خاصی وجود دارند که بهتر از دیگران عمل کردهاند؟ آیا بخشهایی وجود دارند که عملکرد ضعیفی دارند؟ چه بخشهایی از سفر مشتری را پوشش ندادهاید؟ این اطلاعات به شما کمک میکند تا بهصورت موثرتری استراتژی محتوا را بهینه کنید و به نقاط ضعف پیش آمده در جریان محتوا پرداخته و آنها را بهبود بخشید.
تجزیه و تحلیل شکاف رقابتی(Competitive gap)
اکنون که مشخص کرده اید شرکت شما چه محتوایی دارد و چه چیزی خوب عمل می کند، زمان آن رسیده است که چشم انداز کامل رقبا را ارزیابی کنید. فرآیند تجزیه و تحلیل گپ رقبا، جمع آوری داده ها در مورد کلمات کلیدی و URL هایی است که رقبا در آن رتبه کسب کرده اند. و تجزیه و تحلیل این اطلاعات برای تعیین شکاف های محتوا(content gaps) است. شکافها ممکن است آشکار باشند، جایی که محتوایی در مورد یک موضوع خاص وجود ندارد، یا ممکن است مواردی باشند که محتوای موجود عالی نیست و فرصتی است برای ایجاد چیزی بهتر.
5- تعیین کنید که چه نوع محتوایی را می خواهید ایجاد کنید.
گزینه های مختلفی برای محتوایی که می توانید ایجاد کنید وجود دارد، از محتوای نوشتاری مانند کتاب های الکترونیکی و پست های وبلاگ گرفته تا محتوای صوتی مانند پادکست. استراتژی تولید محتوای عالی تعادل بین تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل داده ها و ریسک پذیری است. همه آن مهارت ها در این مرحله مورد آزمایش قرار خواهند گرفت.
پرسوناها و اهداف را مرور کنید.
ممکن است به انواع مختلفی از محتوا برای شخصیت ها و اهداف مختلف نیاز داشته باشید. به اهداف نهایی خود و اقداماتی که می خواهید هر پرسونا انجام دهد نگاهی دقیق بیندازید.
منابع خود را ارزیابی کنید.
وقتی منابعی را که برای تولید محتوا در اختیار دارید بررسی می کنید، از دید انتقادی نگاه کنید. سوالاتی مانند موارد زیر می توانند به شما کمک کنند تمرکز خود را محدود کرده و یک استراتژی محتوای پایدار طراحی نمایید.
- تیم شما چقدر بزرگ است؟
- آن ها چقدر زمان برای ایجاد محتوا دارند؟
- تیم فعلی شما چه مهارت هایی دارد؟
- برای چه نوع محتوایی نیاز به آموزش دارید و چه چیزی را باید برون سپاری کنید؟
- بودجه تولید محتوای شما چقدر است؟
موضوع، قالب ها و کانال های مناسب را برای محتوای خود انتخاب کنید.
با استفاده از پرسونای مخاطب، تعداد مجموعه ای از موضوعات سطح بالا را برای تمرکز انتخاب کنید. سپس، با استفاده از مخاطبان و انتخاب موضوع، قالب ها و کانال های محتوای انتخابی را محدود کنید.
فرض کنید تیم شما یک کانال ویدیویی راهاندازی میکند، اما تجربه زیادی در این زمینه ندارد. ممکن است در فکر کنید بهتر است ویدیوهای کوتاه ایجاد کنید. اما اگر کسب رتبه در آن موضوع معمولاً نیازمند ویدیوهای طولانی یا پادکست باشد، شما باید در مورد این تصمیم فکر کنید. آیا میخواهید ادامه بدهید و امیدوار باشید که مخاطبین به این شکل جدید علاقه نشان دهند؟ یا آیا باید کمک بگیرید تا محتوایی را ایجاد کنید که قابلیت رقابتی داشته باشد؟
هنگامی که این تصمیمات بزرگ را در مورد استراتژی محتوا گرفتید، آماده خواهید بود تا وارد جزئیات شوید.
6- درباره ایده های محتوا، طوفان فکری راه بیاندازید.
از مراحل یک(تعیین اهداف) ، دو(پرسونای مخاطب) و سه(فرصت های محتوا) برای اتخاذ بهترین تصمیمات محتوایی برای کسب و کار استفاده کنید. بررسی سریع این اطلاعات قبل از طوفان فکری می تواند به شما کمک کند تا این بینش ها را در ذهن نگه دارید.
ایده های خود را اصلاح و اولویت بندی کنید.
فرآیند طوفان فکری باید بدون ساختار باشد. این می تواند وسوسه انگیز باشد که به یک ایده بپردازید و فوراً شروع به تولید محتوا کنید. اما در عوض، سعی کنید احمقانه ترین ایده های خود را بیرون بیاورید و ببینید به کجا منتهی می شوند.
سپس، آن لیست از ایده های محتوا را بردارید و آنها را اصلاح کنید. برای شروع، ایده ها را به گروه بندی کنید و آنها را بر اساس اهداف، موضوعات یا پرسوناها سازماندهی کنید. سپس، هر ایده را با جزئیات مرور کرده و موارد خاص را اضافه نمایید.
برای مثال، بگویید موضوع شما “هوش مصنوعی” است. یکی از ایدههای محتوای شما ممکن است تولید تصویر باشد. میتوانید این ایده را بیشتر تجزیه کنید، با محتوای ابزارهای تولید تصویر، پیامهای متن به تصویر، یا نحوه ویرایش تصاویر موجود. راه دیگر برای اصلاح ایدههای محتوا این است که تحقیق کلمات کلیدی انجام دهید.
7. محتوای خود را منتشر و مدیریت کنید.
برنامه بازاریابی باید فراتر از انواع محتوایی باشد که ایجاد می کنید. بلکه باید نحوه سازماندهی محتوا را نیز پوشش دهد.
تقویم محتوایی ایجاد کنید.
با کمک یک تقویم محتوایی، به سمت انتشار یک مجموعه محتوای متعادل و متنوع در وبسایت خود هدایت میشوید. سپس، یک تقویم محتوای رسانههای اجتماعی ایجاد کنید تا محتوای خود را در سایر سایتها تبلیغ و مدیریت کنید.
محتوای خود را برای دسترسی بیشتر بهینه کنید.
بسیاری از ایده هایی که به آنها فکر می کنید همیشه سبز خواهند بود (به عنوان مثال: ماه ها یا سال ها بعد مانند امروز مرتبط هستند). همانطور که گفته شد، شما نیز نباید موضوعات به موقع را نادیده بگیرید. در حالی که آنها ممکن است بخش عمده ای از موضوعات شما نباشند.
اگر مناسبات ویژه ای است که برای مخاطبان شما جذاب باشد، ممکن است ارزش انتشار محتوا در وبلاگ یا رسانه های اجتماعی را داشته باشد.
عملکرد فرآیند محتوا را تجزیه و تحلیل کنید.
تحلیلها برای یک استراتژی محتوای قوی ضروری هستند. KPI هایی مانند ترافیک، تعامل، تولید سرنخ و نرخ تبدیل را برای اندازهگیری موفقیت محتوا، انتخاب کنید.
استراتژی تولید محتوا را با اطلاعات بینش بازنگری کنید.
فقط دادهها را جمعآوری و بررسی نکنید، آنها را به تلاشهای استراتژی محتوای خود متصل نمایید. KPI ها را برای اثربخشی بررسی کنید، آزمایشهای بازاریابی اجرا کرده و از دادهها برای تنظیم استراتژی بهره ببرید.
محتوای خوب چه ویژگی هایی دارد؟
بهتر است به جای این که محتواهایی منتشر کنیم و منتظر بمانیم تا کاربران به ما بگویند، آیا خوب است یا خیر، خودمان دست به کار شویم. می توانیم با سیستم سازی تولید محتوا، کار را تضمین کنیم. در حالی که تفاوتی ندارد که چه کسی آن را تولید می کند.
هر محتوا برای هدفی منتشر می شود. آن هایی با کیفیت هستند که هدف خود را برآورده کنند. شاید این کوتاه ترین تعریفی است که می توانیم بگوییم. مهم ترین ویژگی های یک محتوای با کیفیت عبارت اند از:
- جامع(Comprehensive)
- مفید(Useful and Helpful)
- آموزنده(Educational)
- دقیق(Accurate)
- و بهترین پاسخ برای جستجوی مخاطبین باشد.
در حالی که برخی از معیارهای کیفیت همیشه پا برجا هستند، برخی دیگر با توجه به شرایط و اهداف، تعیین می شوند. به همین دلیل ابتدا در مورد آن هایی که مشترک هستند صحبت می کنیم. پس از آن به پلتفرم های مهم می پردازیم.
محتوای باکیفیت، صرف نظر از پلتفرم، مخاطب یا قالب، باید الهام بخش دو چیز در مخاطب باشد:
- یک احساس(رشد، شادی، غم، انگیزه، ترس و …)
- و یک عمل(ذخیره کردن برای آینده، ارسال نظر برای دانستن بیشتر، تماس برای دریافت مشاوره و …)
اگر یک ویدئوی خنده دار بسازید، آیا مردم واقعا می خندند؟ اگر یک مفهوم پیچیده را با اصطلاحات ساده توضیح دهید، آیا نظرات زیادی درباره ی اینکه چقدر خوب یاد گرفته اند، دریافت می کنید؟ یا اگر داستانی شخصی درباره ی چگونگی یادگیری یک مهارت باشد، آیا مردم سوالات بیشتری میپرسند؟
اگر این اتفاق برای شما افتاده، عالی است. در مسیر درستی هستید! اگر نه، شما نیاز دارید که کار ساخت محتوا را یک گام به جلو ببرید و فقط ایده پردازی و انتشار محتوا کافی نیست. این به معنای حذف کلیه عناصر بداهه و سرگرمکننده از فرآیند نیست. بلکه به ایجاد یک سیستم اشاره دارد که به شما کمک میکند به طور مداوم محتوایی ایجاد کنید که با مخاطبان شما هماهنگ باشد.
همچنین مقاله چگونه محتوای با کیفیت تولید کنیم؟ را ببینید.
در استراتژی محتوا، فراموش نکنید که شما برای مخاطبین، محتوا تولید می کنید. نه برای خودتان!